دیوان مدائن(ساسانیان)
نقش رستم
نقش رستم
مقبره کوروش
دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله عرب به ایران است. (..6 ق.م. تا 652 م)
پیش از مهاجرت آریاییها به فلات ایران، اقوامی با تمدنهای متفاوت در ایران میزیستند. سرزمین کنونی ایران بخش بزرگی از یک واحد جغرافیایی بنام فلات ایران است، این واحد طبیعی با تنوع اقلیمی و زیستی خود دارای ویژگیهای بارزی است که در نتیجه آن وحدت فرهنگی ایران را سبب شدهاست، بی شک تمدن بشری مرهون نبوغ و خلاقیت مردمانی بودهاست که سالیان دراز در این سرزمین زندگی کردهاند و در تعامل با جغرافیا و نظام طبیعی حاکم بر آن و در جریان روزگار، تاریخ فرهنگی وتمدن خود را آفریدهاند.
پیش از تاریخ
اولین رفتارهای فرهنگی انسان در ایران با ساخت ابزارهای سنگی گوناگون در دوران پارینه سنگی آغاز شد، دوران پارینه سنگی شامل سه دوره کهن، میانی و نوین میشود، آثار بدست آمده از این دوران در ایران بیشتر از دوره? پارینه سنگی نوین است که از کاوشگاههایی چون کشف رود خراسان، لدیز سیستان، هومیان کوهدشت و دره هلیلان در ایلام، غار شکارچیان و غار دو اشکف در کرمانشاه و... بدست آمدهاند. در این دوران آدمی افزون بر گردآوری خوراک و شکار بخشی از خوراک خود را ذخیره میکند، با گذر از دوران پارینه سنگی و فرا پارینه سنگی از حدود دوازده هزار سال پیش ساکنان خاور نزدیک از جمله ایران دوره فرهنگی و تمدنی نوسنگی، را آغاز میکنند. دوران نوسنگی با اهلی کردن گیاهان و حیوانات و شکل گیری نهایی روستاها همراه بود و تا هزاره پنجم قبل از میلاد ادامه یافت. در دوران نوسنگی بشر با ساخت سفال، ایجاد فضاهای معماری و ارتقاء سطح صنعت خود، گامی دیگر در ترقی خود برداشت. یادگارهای دوره نوسنگی در ایران از محوطههایی چون تپه سیلک در کاشان، رود اترک در قوچان،چشمه علی تهران، تپه حصار دامغان، تپه گیان نهاوند، تپه باکون فارس، شهرستان سراب، گودین تپه در کنگاور و گوران و گنج دره در کرمانشاه و شوش در خوزستان و... بدست آمدهاست. با گذر از دوران نوسنگی ایران همچون سرزمینهای اطراف خود در آسیای غربی وارد دورانی شد که تولید انبوه فلز، گذر از روستانشینی به شهرنشینی، استفاده از خط و نگارش و به کار بردن نشانهها، گسترش بازرگانی، معماری، بهرهمندی از تاریخ، ادبیات و هنر از ویژگیهای آن دوران است.
بدست آمدن شهرک ویژه? ذوب و دستاورد فلز در اریسمان، ساخت سفالینههای برنگاریده و منقوش و چیزهای دینی و... گویای نقش ایران در گردونه رشد و گسترش دانشوارانه، صنعتی و معنوی بشر است. روندی که در آینده با آغاز دوران آهن و ورود گروههای آریایی به پشته و فلات ایران ادامه پیدا کرد. در دوران آهن اوجی دیگر از نیرو و نوآوری و سازماندهی شهرنشینی ایرانی نقش میبندد و یادگارهای باشکوهی همچون زیگورات چغازنبیل، (1250 قبل از میلاد) معبد باباجان و... شکل میگیرند.
در آغاز هزاره یکم دولتهایی همچون مادها، ایلامیها(ایلام نوین) و... در جاهای گوناگون ایران تاسیس میشوند و به رودررویی با فرمانروایی دستدراز و متجاوز آشوری در میانرودان(بین النهرین) میپردازند و کم کم برای رودررویی بهتر در برابر فرمانروایی آشوری و دستدرازیهای آنان به ایران بایکدیگر در قالب فرمانروایی ماد یکی میشوند.
ایلامیان
ظهور دولت ایلام (640 –3200) قبل از میلاد به عنوان اولین قدرت متمرکز در عرصه فلات ایران (جنوب غربی سرزمین کنونی ایران) آغازی بود برای تأثیر فکر، هنر و تمدن مردم فلات ایران بر سایر تمدنهای اطراف همچون تمدن بین النهرین و مصر، ارتباطی که همیشه با کش و قوسهای فراوانی همراه بود و گاهی باعث تسلط تمدنی بر تمدن دیگر میشد. بطوریکه امروزه میتوان آثار تبادل فرهنگی دولت ایلام و سایر اقوام ساکن در کوهستانهای فلات ایران همچون کاسیها، لولوبیان، و اورارتو و... را در میان نقوش برجسته سومریها، اکدیها، آشوریها، بابلیها و... در بین النهرین و یا در میان آثار مکشوفه از شهرهای کهن شوش، انشان، دورانتیاش، نینوا، بابل و... مشاهده کرد هرچند در این دوران تمدنهای قدرتمند دیگری همچون تمدن جیرفت و یا تمدن سرزمینهای جنوب شرقی ایران در شهر سوخته وجود داشتهاند و به طور حتم بسیار قدرتمند بودهاند اما به دلیل نبود شناخت کافی از ارتباط آنها با سایر تمدنهای همجوار صحبت هنوز زود است.
ایلامیان یا عیلامیها اقوامی بودند که از هزاره چهارم پ. م. تا هزاره نخست پ. م.، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب و غرب ایران فرمانروایی داشتند. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
آثار کشف شده تمدن ایلامیان، در شوش نمایانگر تمدن شهری قابل توجهی است. تمدن ایلامیان از راه دریایی و شهر سوخته در سیستان، با تمدن پیرامون رود سند هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط میشدهاست. ایلامیان نخستین مخترعان خط در ایران هستند.
به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهمترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م. است. پادشاهی اَوان یکی از دودمانهای ایلامی باستان در جنوب غربی ایران بود. پادشاهی آوان پس از شکوه و قدرت کوتیک - این شوشینک همچون امپراتوری اکد، ناگهان فرو پاشید؛ این فروپاشی و هرج و مرج در منطقه در پی تاخت و تاز گوتیان زاگرس نشین رخ داد. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ عیلام است.
سرزمین اصلی عیلام در شمال دشت خوزستان بوده. فرهنگ و تمدن عیلامی از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مرکزی تا بوشهر اثر گذار بودهاست. عیلامیان نه سامی نژادند و نه آریایی آنان ساکنان اولیه دشت خوزستان هستند.
رهنامه و نقشهای از سرزمین ایلام باستان (قرمز) و نواحی همسایه آن. کُنداب پارس (خلیج فارس) در دوران برنز گسترش بیشتری رو به شمالخاوری(شمال غربی) داشتهاست.
مهاجرت آریائیان به ایران
آریائیان، مردمانی از نژاد هند و اروپایی بودند که در شمال فلات ایران میزیستند. دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست اما به نظر میرسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاهها، از دلایل آن باشد. مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بودهاست که در پایان دوران نوسنگی (7000 سال پیش از میلاد) آغاز شد و تا 4000 پیش از میلاد ادامه داشتهاست.
نخستین آریاییهایی که به ایران آمدند شامل کاسیها (کانتوها - کاشیها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کاسیها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک میشناسیم. لولوبیان و گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند. در حدود 5000 سال پیش از میلاد، مهاجرت بزرگ آریائیان به ایران آغاز شد و سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارسها در قسمت جنوبی و پارتها در حدود خراسان امروزی.
شاخههای قومِ ایرانی در نیمههای هزاره? اول قبل از مسیح عبارت بودهاند از: باختریان در باختریه (تاجیکستان و شمالشرق افغانستانِ کنونی)، سکاهای هومکار در سگائیه (شرقِ ازبکستانِ کنونی)، سُغدیان در سغدیه (جنوب ازبکستان کنونی)، خوارزمیان در خوارزمیه (شمال ازبکستان و شمالشرق ترکمنستانِ کنونی)، مرغزیان در مرغوه یا مرو (جنوبغرب ازبکستان و شرق ترکمستان کنونی)، داهه در مرکز ترکمستان کنونی، هَرَیویان در هَرَیوَه یا هرات (غرب افغانستان کنونی)، دِرَنگِیان در درنگیانه یا سیستان (غرب افغانستان کنونی و شرق ایران کنونی)، مکائیان در مکائیه یا مَککُران (بلوچستانِ ایران و پاکستان کنونی)، هیرکانیان در هیرکانیا یا گرگان (جنوبغربِ ترکمنستان کنونی و شمال ایرانِ کنونی)، پَرتُوَهئیان در پارتیه (شمالشرق ایران کنونی)، تپوریان در تپوریه یا تپورستان (گیلان و مازندران کنونی)، آریازَنتا در اسپدانه در مرکزِ ایرانِ کنونی، سکاهای تیزخود در الانیه یا اران (آذربایجان مستقل کنونی)، آترپاتیگان در آذربایجان ایرانِ کنونی، مادایَه در ماد (غرب ایرانِ کنونی)، کُردوخ در کردستانِ (چهارپارهشدهی) کنونی، پارسَی در پارس و کرمانِ کنونی، انشان در لرستان و شمال خوزستان کنونی. قبایلی که در تاریخ با نامهای مانناها، لولوبیانها، گوتیانها، و کاسیها شناسانده شدهاند و در مناطق غربی ایران ساکن بودهاند تیرههائی از شاخههای قوم ایرانی بودهاند که زمانی برای خودشان اتحادیههای قبایلی و امیرنشین داشتهاند، و سپس در پادشاهی ماد ادغام شدهاند.
مادها در ایران نزدیک 150 سال (708- 550 ق.م) هخامنشیها کمی بیش از دویست سال (550-330 ق.م) اسکندر و سلوکیها در حدود صد سال (330 -250 ق.م) اشکانیان قریب پانصد سال (250 ق.م – 226 م) و ساسانیان قریب چهار صد و سی سال (226-651 م) فرمانروایی داشتند.
مادها
مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند. سرزمین مادها دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و بقیه? ناحیه زاگرس را با نام ماد بزرگ میشناختند. پایتخت ماد هگمتانه است آنها توانستند در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد اولین دولت ایرانی را تأسیس کنند
پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، گروهی از بزرگان ماد گرد رهبری به نام دیاکو جمع شدند.
از پادشاهان بزرگ این دودمان هووخشتره بود که با دولت بابل متحد شد و سرانجام امپراتوری آشور را منقرض کرد و پایههای نخستین شاهنشاهی آریاییتباران در ایران را بنیاد نهاد.
دولت ماد در 550 پیش از میلاد به دست کوروش منقرض شد و سلطنت ایران به پارسیها منتقل گشت. در زمان داریوش بزرگ، امپراتوری هخامنشی به منتهای بزرگی خود رسید: از هند تا دریای آدریاتیک و از دریای عمان تا کوههای قفقاز.
هخامنشیان
هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشی میدانند.
در 529 پ.م کوروش بزرگ پایه گذار دولت هخامنشی در جنگهای شمال شرقی ایران با سکاها، کشته شد. لشکرکشی کمبوجیه جانشین او به مصر آخرین رمق کشاورزان و مردم مغلوب را کشید و زمینه را برای شورشی همگانی فراهم کرد. داریوش بزرگ در کتیبه بیستون میگوید: «بعد از رفتن او (کمبوجیه) به مصر مردم از او برگشتند...»
شورشها بزرگ شد و حتی پارس زادگاه شاهان هخامنشی را نیز در برگرفت. داریوش در کتیبه بیستون شمهای از این قیامها را در بند دوم چنین نقل میکند: «زمانی که من در بابل بودم این ایالات از من برگشتند: پارس، خوزستان، ماد، آشور، مصر، پارت خراسان (مرو، گوش) افغانستان (مکائیه).» داریوش از 9 مهر ماه 522 تا 19 اسفند 520 ق.م به سرکوبی این جنبشها مشغول بود.
جنگهای ایران و یونان در زمان داریوش آغاز شد. دولت هخامنشی سر انجام در 330 ق. م به دست اسکندر مقدونی منقرض گشت و ایران به دست سپاهیان او افتاد.
اسکندر سلسله هخامنشیان را نابود کرد، دارا را کشت ولی در حرکت خود به شرق همه جا به مقاومتهای سخت برخورد، از جمله سغد و باکتریا یکی از سرداران جنگی او بنام سپتامان 327- 329 ق. م در راس جنبش همگانی مردم بیش از دو سال علیه مهاجم خارجی مبارزه دلاورانه کرد. در این ناحیه مکرر مردم علیه ساتراپهای اسکندر قیام کردند. گرچه سرانجام نیروهای مجهز و ورزیده اسکندر این جنبشها را سرکوب کردند ولی از این تاریخ اسکندر ناچار روش خشونت آمیز خود را به نرمش و خوشخویی بدل کرد.
سلوکیان
ایران در زمان سلوکیان (330 - 250 ق.م.)
پس از مرگ اسکندر (323 ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیائی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان (330 - 250 ق.م.) در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود کنند و چون اولین پادشاه اشکانییان اشک نام داشت نام این سلساه رااشکانیان گذاشتند.
اشکانیان
اشکانیان (250 ق. م 224 م) که از تیره ایرانی پرنی و شاخهای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر شیروان و خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبههای داریوش پرثوه آمدهاست که به زبان پارتی پهلوه میشود. چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز میتوان خواند. ایالت پارتیها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود میشد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر میزیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.
این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگهای ایران و روم آغاز شد. سلسله اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگهای خارجی به تدریج ضعیف شد تا سر انجام به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید
سه مجلس تصمیم گیری
شاهنشاه اشکانی همواره با دو مجلس که یکی شورای خاندان سلطنتی و دیگری مجلس ریش سفیدان یا سنا بود مشورت می کرد . ظاهراً مجلس سومی هم وجود داشت که از ائتلاف آن دو مجلس در مواقع ضروری تشکیل می شد که آن را مهستان می نامیدند . مجلس مهستان همیشه پسر شاه را به جای او برمی گزید و گاهی برادر شاه یا عموی او را به سلطنت بر می داشت .
ساسانیان
ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در سالهای 224 تا 651 میلادی بودند. شاهنشاهان ساسانی که اصلیتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگی از غرب قاره? آسیا چیرگی یافتند. پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود.
سلسله اشکانی به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید. وی سلسله ساسانیان را بنا نهاد که تا 652 میلادی در ایران ادامه یافت. دولت ساسانی حکومتی ملی و متکی به دین و تمدن ایرانی بود و قدرت بسیار زیادی کسب کرد. در این دوره نیز جنگهای ایران و روم ادامه یافت.
در همین دوران مانی (216 - 276 میلادی) به تبلیغ مذهب خود پرداخت. مانی پس از مسافرت به هند و آشنائی با مذهب بودائی سیستم جهان مذهبی مانوی خود را که التقاطی از مذهب زردشتی، بودائی و مسیحی و اسطوره بود با دقت تنظیم کرد و در کتاب «شاهپورگان» اصول آنها را بیان و هنگام تاجگذاری شاپوراول به شاه هدیه کرد. مانی اصول اخلاقی خود را بر پایه فلسفی مثنویت: روشنائی و تاریکی که ازلی و ابدی هستند استوار نمود. در واقع این اصول) خودداری از قتل نفس حتی در مورد حیوانات، نخوردن می، دوری از زن و جمع نکردن مال (واکنش در مقابل زندگی پر تجمل و پر از لذت طبقات حاکم و عکس العمل منفی در برابر بحران اجتماعی پایان حکومت اشکانی و آغاز حکومت ساسانی است. شاپور و هرمزد، نشر چنین مذهبی را تجویز کردند، زیرا با وجود مخالفت آن با شهوت پرستی و غارتگری و سود جوئی طبقات حاکم، از جانبی مردم را به راه «معنویت» و «آشتیخواهی» سوق میداد و از جانب دیگر از قدرت مذهب زردشت میکاست.
جنبش معنوی مانی به سرعت در جهان آن روز گسترش یافت و تبدیل به نیروئی شد که با وجود جنبه منفی آن با هدفهای شاهان و نجبا و پیشرفت جامعه آن روزی وفق نمیداد. پیشوایان زردتشتی و عیسوی که با هم دائما در نبرد بودند، متحد شدند و در دوران شاهی بهرام اول که شاهی تن آسا و شهوت پرست بود در جریان محاکمه او را محکوم و او وپیروانش رازنده به گور کردند.(276 میلادی). از آن پس مانوی کشی آغاز شد و مغان مردم بسیاری را به نام زندک(زندیق) کشتند. مانویان درد و جانب شرق و غرب، در آسیای میانه تا سرحد چین و در غرب تا روم پراکنده شدند.
امپراتوری پهناور ساسانی که از رود سند تا دریای سرخ وسعت داشت، در اثر مشکلات خارجی و داخلی ضعیف شد. آخرین پادشاه این سلسله یزدگرد سوم بود. می گویند او از پیامبر درخواست کرده بود به ایران حمله نکنند. در دوره او مسلمانان عرب به ایران حمله کردند و ایرانیان را در جنگهای قادسیه، مدائن، جلولاء و نهاوند شکست دادند و بدین ترتیب دولت ساسانی از میان رفت.
در پایان سده پنجم و آغاز قرن ششم میلادی جنبش بزرگی جامعه ایران را تکان داد که به صورت قیامی واقعی سی سال (24-494 م.) دوام آورد و تأثیر شگرفی در تکامل جامعه آن روزایران بخشید.
در چنین اوضاعی مزدک پسر بامدادان به تبلیغ مذهب خود که گویند موسسش زردشت خورک بابوندس بوده، پرداخت. عقاید مزدک بر دو گانگی مانوی استوار است:
روشنائی دانا و تاریکی نادان، به عبارت دیگر نیکی با عقل و بدی جاهل، این دو نیرو با هم در نبردند و چون روشنائی داناست سرانجام پیروز خواهد شد.
اساس تعلیمات اجتماعی مزدک دو چیز است: یکی برابری و دیگری دادگری.
ماد در 675 پیش از میلاد
ماد در 600 پیش از میلاد
شاهنشاهی بزرگ هخامنشی در 330 ق.م.
ایران در زمان سلوکیان (330 - 250 ق.م.)
امپراتوری اشکانی 250 ق.م. 224 م.
شاهنشاهی ساسانی در سالهای 224 تا 651 م.
پس از استقرار دین اسلام در سرزمین ایران که در نتیجه پیروزی اعراب مسلمان بر ساسانیان و فتح ایران توسط آنها روی داد، تحولات بسیاری در عرصههای اجتماعی، مذهبی و سیاسی ایران به وجود آمد. ایرانیان که از تبعیض طبقاتی موجود در کشورشان ناراضی بودند اسلام را پذیرفتند و در اشاعه آن کوشیدند ولی با این حال هرگز مخالفت خویش را با سلطه امویان و عباسیان بر خاک ایران پنهان نکردند و جنبشهای استقلالطلبانهای را به پا ساختند که تشکیل حکومتهایی چون طاهریان (881-826 م) و صفاریان (903-866 م) را میتوان از نتایج آنها برشمرد.
طاهریان برای اولین بار پس از ظهور اسلام نواحی شرقی ایران همچون خراسان را به استقلال رسانیدند و صفاریان نیز برای اولین بار از زبان خارجی به جای زبان عربی استفاده کردند. از دوره سامانیان (999- 819 م) نیز خط فارسی نوین پدید آمد و الفبای عربی با زبان فارسی رواج یافت.
حکام آل بویه (1055-945 م) پس از فتح شیراز و تأسیس حکومت خویش راهی بغداد شده آن را تصرف نمودند و مقام خلافت را به آلت دست خویش تبدیل نمودند و قدرت واقعی را در دستان خویش گرفتند.
غزنویان (1186-977 م) خود را به عنوان غازیان یا جنگجویان مسلمان مطرح ساختند و سرزمینهایی همچون هندوستان را مورد تهاجم خویش قرار دادند.
سلجوقیان (1194- 1038 م) با پیروزی بر غزنویان حکومت خویش را تأسیس نمودند و سراسر ایران را تحت سیطره خویش درآوردند و به یاری وزرای بزرگ و دانشمند ایرانی قدرت خود را تثبیت نمودند ولی در نهایت توسط خوارزمشاهیان از میان رفتند.
در دوره حکومت خوارزمشاهیان (1231-1077 م) تهاجم مغولها به خاک ایران آغاز گردید. نتیجه این تهاجم انقراض حکومت خوارزمشاهیان و غارت شهرها و قتل عام مردم ایران بود که با نابودی اقتصاد و کشاورزی ایران همراه گردید.
مغولها به سرعت خاک ایران را تصرف نمودند و ضمن لشکرکشی به بغداد و به قتل رساندن خلیفه عباسی خلافت اسلامی را از میان بردند (1228 م)
پس از مغولها، تیموریان (1506-1370 م) به خاک ایران هجوم آوردند و بار دیگر سرزمین ایران را عرصه تاخت و تاز و غارت قرار دادند.
از دوره صفوی (1732-1501 م) مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران معرفی گردید. مذهب تشیع با ویژگیهای سیاسی و اجتماعی خویش باعث اتحاد و استقلال ایران گردید و هویت ملی آن را در برابر تهاجمات و ضربات مهلک امپراتوری عثمانی حفظ نمود و ایران توانست بار دیگر به عنوان یک قدرت بزرگ سیاسی و مذهبی قد علم کند.
در دوره شاه عباس کبیر شهر اصفهان به عنوان پایتخت ایران انتخاب گردید و به اوج عظمت و شکوه دست یافت به طوری که یادگارهای بسیاری از آن دوران تا عصر حاضر نیز بر جای ماندهاند. صفویان در نتیجه تهاجم افغانها و تصرف اصفهان توسط آنها از میان رفتند.
نادرشاه افشار افغانها را شکست داد و ضمن تسلط بر تمامی خاک ایران، سلسله افشاریان را تأسیس نمود (1734 م). پس از افشاریان، زندیان (1796-1750 م) بر اریکه قدرت تکیه زدند و در دوره حکومت آنها شهر شیراز به پایتختی انتخاب گردید و به شهری باشکوه و بزرگ تبدیل شد.
در دوره قاجاریان (1924-1779 م) نفوذ قدرتهای استعماری همچون انگلیس و روسیه تزاری در ایران توسعه یافت و این قدرتها با تحمیل عهدنامههایی همچون ترکمانچای، گلستان و پاریس بر دولت ایران سرزمینهای وسیعی در آذربایجان، گرجستان، ارمنستان و خراسان را از خاک ایران جدا کردند. نتیجه این تحولات وقوع جنبشهایی چون قیام تنباکو، مشروطیت، جنبش جنگل و قیام محمد خیابانی در ایران بود.
در سال 1924 میلادی رضاخان به حکومت دست یافت و تاسیس سلسله پهلوی را اعلام نمود. در دوره پهلوی صنعت نفت ایران به رهبری دکتر محمد مصدق ملی شد و همین مسأله زمینهساز قیامهای استقلالخواهانه گردید که در نهایت به انقلاب ایران در سال 1357 ش (1979 میلادی) منجر گردید.
جمهوری اسلامی نام حکومت سیاسی حاکم بر کشورهای پاکستان، موریتانی، ایران و افغانستان است ؛نام جمهوری اسلامی برای اولین بار در سال 1956 (میلادی) به عنوان نوع رسمی حکومت در پاکستان به کاربرده شد.
کشور | سال آغاز | چگونگی آغاز | سال پایان | چگونگی پایان |
---|---|---|---|---|
پاکستان | 1956 | پیشنهاد اقبال لاهوری برای جدایی پاکستان از هند به علت مسلمانی مردم | تاکنون | نامعلوم |
موریتانی | 1960 | قیام رهبران قبایل و از جمله سیدی ولد مولای الزین و احمد العیده | تاکنون | نامعلوم |
ایران | 1979 | انقلاب 57 به رهبری خمینی و برگزیدن نوع رژیم سیاسی به پیشنهاد خمینی در همهپرسی | تاکنون | نامعلوم |
افغانستان | 2004 | پیشنهاد رهبران مذهبی افغانی پس از حمله آمریکا | تاکنون | نامعلوم |
ویژگیها
جمهوری اسلامی در هر یک از این چهار کشور به گونههای گوناگون از دیگری است و بر این پایه این نوع حکومت تعریف دقیق و یکسانی ندارد. از نگاه ترکیب واژگانی مفهوم این واژه مانند ترکیب جمهوری عربی (رژیم سیاسی بیشتر کشورهای عربی) دارای ابهامهایی است. با توجه به تعریف جمهوری که حکومت بر پایه نگرش بیشتر مردم اداره می شود نه پیروان مذهبی ویژه؛ به کاربردن واژه اسلامی هنگامی درست است که بیشتر مردم کشور مسلمان باشند و هنگامی نادرست است که بیشتر مردم کشور مسلمان نباشند . اما در بعد عملی، جمهوری اسلامی را میتوان یک جمهوری دانست که پایه های جمهوری را تا جایی که با پایه های اسلام ناسازگار نباشد عملی میکند واین هم در قوانین این کشورها پیش بینی شدهاست برای نمونه در ایران نهادی به نام شورای نگهبان این کار را انجام میدهد و در قانون اساسی افغانستان هم آشکارا یاد شده که هیچ قانونی نباید با دین اسلام ناسازگار باشد.
جمهوری اسلامی پاکستان
واژه جمهوری اسلامی برای اولین بار بسان نوع رسمی حکومت در پاکستان به کاربرده شد. در متن اولین قانون اساسی پاکستان (آئین پاکستان) که در سال 1956 (میلادی) به اتمام رسیده آشکارا آمده نوع حکومت در این کشور جمهوری اسلامی (اسلامی جمهوریه پاکستان Isl?m? Jomhuri-ye P?kist?n)است. پس ازآن این ترکیب به نام پاکستان افزوده و نام جاافتاده بلند آن جمهوری اسلامی پاکستان است.
جمهوری اسلامی موریتانی
در قرن هفدهم فرانسویان بر ساحل این سرزمین پا گذاشتند، ولی تا 1903 امیرنشینهای دور از ساحل را ضمیمه نکردند. موریتانی در 1960 استقلال یافت. در 1976 وقتی اسپانیا از صحرای غربی دست کشید، مراکش و موریتانی این سرزمین را بین خود تقسیم کردند، ولی موریتانی نتوانست چریکهای پولیساریو را، که برای استقلال صحرای غربی میجنگند، شکست دهد و از ادعای خود منصرف شد (1979). در 1989، تنش میان اعراب مسلط شمال و سیاهپوستان افریقای جنوبی به خشونت انجامید. این کشور پس از 1976 تحت حاکمیت نظامیان بود و در 1979 تکحزبی گردید. در 1992 انتخابات چندحزبی برگزار شد.
جمهوری اسلامی ایران
اساس پیدایش جمهوری اسلامی ایران بر پایه نظریه ولایت فقیه است. حسینعلی منتظری در کتابی به روشن سازی این نظریه پرداخت. بر پایه این نظریه در زمان غیبت امام دوازدهم، فقیه واجد شرایط به عنوان ولی فقیه انتخاب میشود که وظایف امام غایب در زمان غیبت را به عهده دارد. نظریه ولایت مطلقه فقیه در سالهای اخیر توسط آیت الله خمینی مطرح شده و نظریات مشابهی نیز در آثار فقیهان پیشین نیز هست.
بر پایه قانون اساسی ایران، پایه حکومت جمهوری اسلامی ایران بر پایه جمهوری و اسلام بنا شدهاست.
در 12 فروردین 1358 به رفراندم گذاشته شد، که 98?2 درصد شرکتکنندگان به آن رأی آری دادند.
هر چند پس از آن انتخاباتها و همه پرسیهای گوناگونی برگزار شد که از جمله? آنها میتوان به همه پرسی قانون اساسی سال 1358 اشاره کرد که با رأی بیشتر مردم به عنوان قانون اساسی ایران برگزیده شد. البته پس از آن در سال 1368 این قانون بهسازی شد. هر چنداین قانون اساسی هم، مخالفان و موافقانی را هم در داخل و هم در خارج ایران دارد.
ساختار سیاسی ایران شامل اشخاص حقیقی و حقوقی زیر است. رهبر در راس هرم قدرت قرار دارد. پس از رهبر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر پایه سه نیرو است: 1.نیروی کارگزار 2.نیروی قانون گزار 3.نیروی دادرسی
در کنار این نهادها، مجلس خبرگان، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هستند.
در کنار این،اختیارات رهبر به حدی است که میتواند شش نفر از اعضای شورای نگهبان، تمامی اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام (که این نهاد در برخی کارها به کمک رهبر میآید)، رئیس قوه? قضائیه (بالاترین مقام قضائی کشور)، البته او علاوه بر انتخاب افراد بر نحوه? کار آنها هم نظارت و در برخی موارد دخالت میکند. البته این دخالت بر اساس قانون است. البته تمامی این اختیارات گوشهای از اختیاراتی است که فقط قانون به رهبر میدهد. اکنون رهبر جمهوری اسلامی ایران آیت الله سید علی خامنهای است که پس از مرگ آیت الله روح الله خمینی مجلس خبرگان رهبری در خرداد سال 1368 خورشیدی این مقام را به وی واگذار کرد.
به طور کلی میتوان گفت که حکومت جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر بیش از حکومتهای مشابه خود در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی قدرت دارد که به علت دارا بودن منابع اقتصادی عظیم، قرار گرفتن در منطقه? خاورمیانه و در کناره? ساحل خلیج فارس و عوامل دیگر است.
جمهوری اسلامی افغانستان
با شکست طالبان توسط ائتلاف جهانی ضد تروریسم به رهبری آمریکا لویه جرگه? اضطراری برای تشکیل دولت انتقالی تشکیل شد. در این لویه جرگه 2 تن از رهبران سیاسی و مذهبی شیعه و سنی افغانستان به نامهای آیتالله آصف محسنی و عبدالرب سیاف خواهان افزودن کلمه? اسلامی به دولت انتقالی شدند. این کار انجام شد و دولت انتقالی اسلامی افغانستان بر سر کار آمد. تأثیر افزایش این کلمه ماندگار بود و نویسندگان قانون اساسی جدید افغانستان هم نام رژیم سیاسی افغانستان را جمهوری اسلامی نامیدند. در جمهوری اسلامی افغانستان رئیس جمهوری با رای مستقیم مردم برای 5 سال انتخاب میشود. دو دستگاه قانون گذاری به نامهای ولسی جرگه (پارلمان) و مشرانو جرگه (مجلس سنا) وجود دارد. نیروی دادگستری آزادانه عمل میکند. رئیس جمهور رئیس آنرا انتخاب میکند و ولسی جرگه به آنها رأی میدهد.
پهلوی ممکن است یکی از موارد زیر باشد:
- پَهلَوی نام زبان ایرانیان در دوران باستان
- پهلوی، صفتی برای انتساب به فرزندان ایرج در شاهنامه
- دودمان پهلوی، نام آخرین سلسله پادشاهی ایران
- کلاه پهلوی، نوعی از کلاه
- خط پهلوی، خط رسمی ایران در دوران ساسانیان
- بندر پهلوی، نام سابق بندرانزلی
- خیابان ولیعهد، نام سابق خیابان ولیعصر
- پَهلویِ با تلفظ « او » بهمعنی « کنارِ »
- پهلوی به معنی منسوب به پهله (از شهرهای استان ایلام در ایران)، در فرس قدیم به شهرها و پایتخت اطلاق میگشته
افراد مرتبط
- رضا پهلوی
- محمدرضا پهلوی
- همدمالسلطنه پهلوی
- صدیقه پهلوی
- شمس پهلوی
- اشرف پهلوی
- رضا پهلوی (دوم)
- علیرضا پهلوی (دوم)
- شهناز پهلوی
- فرحناز پهلوی
- لیلا پهلوی
- علیرضا پهلوی (یکم)
- محمودرضا پهلوی
- غلامرضا پهلوی
- احمدرضا پهلوی
- حمیدرضا پهلوی
- عبدالرضا پهلوی